قائم مقام فراهاني
این متن شامل 24 صفحه می باشد
ميرزا ابوالقاسم فراهاني، فرزند الوزراء ميرزا عيسي، معروف به ميرزا بزرگ از سادات حسيني و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراك بود. در سال 1193 هجري قمري به دنيا آمد و زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با يك دوره بسيار بحراني از روابط روس و انگليس بر سر ايران. (نقل از تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس، استاد سعيد نفيسي، ص 43) اما ايران به ظاهر نگراني نداشت چرا كه مردي چون قائم مقام، مصدر قدرت سياسي وحكومتي بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سياسي در حدي بود كه كسي قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ي اختياراتي را كه در نظام حكومتي به دست آورده بود، در راه خير و صلاح كشور به كار برد. اما اين شدت عمل و طرز حكومت نه در ميان عوامل درباري و حكومتي هواخواه داشت و نه به سوي سياست هاي دولتهاي استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود كه به طرزي ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سياست و ميهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جاي قائم مقام را به ميرزا عباس ايرواني معروف به حاجي ميرزا آقاسي دادند. او با نيرنگ و زاهد نمايي شگفتي، سراسر وجود شاه ابله و كودن را تسخير كرده بود.
دوره صدارت حاج ميزرا آقاسي يكي ديگر ازدوره هاي دشوار اجتماعي براي مردم ايران بود كه شكل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگي و ادبي ايران پس از شهادت قائم مقام به دليل رواج صنعت چاپ و تأسيس و گسترش روزنامه نويسي، گسترش سواد خواندن و نوشتن بين مردم و رفتن دانشجويان ايراني به اروپا تأسيس مدرسه ي دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان هاي اروپايي به تحول نثر فارسي و رواج ساده نويسي كمك كرد. در پي جنگ هاي ايران و روس آشنايي ايران با غرب بيشتر و بيشتر شد كه البته اين آشنايي با خود آگاهي همراه نبود و اين خود زمينه ي ايجاد تحولاتي در زمينه ي موسيقي، داستان نامه نويسي، نمايش و نقاشي و خوشنويسي شد.
مقدمه:
همواره مي خوانيم كه علماي قديم خود را متواضع و اهل عمل نشان مي داده اند. و كوشيده اند كه اصول اعتقادي اديان را به عصر و زمان نزديك كنند. و يا به تناسب روح زمانه و يا روح افكار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگي غالباً با نحوي غفلت مردماني كه مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نيمه اول قرن سيزدهم هجري بعضي از كشورهاي غربي كه به اصطلاح پيشرفته تر بودند مثل انگليس و روسيه به طمع كشورگشايي چشم اميد به تصرف قسمتهايي از خاك ايران بسته بودند. در اين عصر مردان همچون قائم مقام فراهاني مانع رفته بيگانگان در ايران بودند. او از افرادي بود كه مي توانست ايران را به خوبي اداره كند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه ديري نپاييد حسادت بعضي از درباريان و مخصوصاً فتنه انگيزيهاي بيگانگان عاقبت شاه را بر وي بدگمان كرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ييلاق خانواده سلطنتي زنداني و پس از چند روز خفه كردند. بدين قرار به زندگي مردي از بزرگان در ايران پايان دادند. حال بايد به پژوهش پرداخت.
اوضاع سياسي- اجتماعي ايران پس از شهادت قائم مقام به كدام سمت و سوق گرايش پيدا كرد؟ (تجدد و دين زدايي در فرهنگ)
جاي قائم مقام را ميرزا عباس ايرواني معروف به حاجي ميرزا آقاسي دادند زندگي اين مجسمه سالوس و ريا را داستانهايي خنده آور سرشار كرده است او نيرنگ و زاهدنمايي شگفتي سراسر وجود شاه ابله و كودن را تسخير كرده بود.در تمام مدت سيزده سال صدارت حاجي، پادشاه ايران در حقيقت حاجي بود و محمد شاه علاوه بر آنكه به هيچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمايش حاجي مخالفتي نشان نمي داد، با وجود همه خطاها و خرابكاريهاي حاجي هر كسي هر چه در باب او مي گفت، علاوه بر آنكه نمي شنيدند، به تبعيد و آزار او مي پرداخت و چنين عقيده داشت كه حاجي هر چه بخواهد مي شود. و هر چه بكند عين صدابت مسئله بي جواب چنانچه مي گفت: اين دربار مرا حاجي نمي خواهد خوب بشود. از براي اينكه اين زخمها را در دنيا بكشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجي بخواهد خوب خواهد شد. (تاريخ ايران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجي در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتي به دست آورده بود كه براي اينكه پس از محد شاه در دام بازخواست نيفتد ثروت خود را به شاه جديد هبه كرد.
سال شمار زندگي:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراك.
1208 ه. ق: آغاز خدمت ديواني با شغل نويسندگي.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عاليات و ديدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ايران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل ديواني در نزد ميرزا شفيع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس ميرزا نايب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بين ايران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ ميرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطاي لقب «قائم مقامي» و واگذاري كلية مشاغل ميرزا بزرگ به ميرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بين ايران و عثماني (تركيه امروزي) به تدبير «قائم مقام».
1241 ه. ق: كناره گيري قائم مقام از سياست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ايران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس ميرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ي تركمانچاي» بين ايران و روس به تدبير قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گريبايدوف» سفير روس در ايران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس ميرزا نايب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلي شاه» قاجار و جانشيني «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمي قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
زندگي نامه قائم مقام فراهاني:
ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني(1193- 1251 ه. ق) از سياستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبيات در نيمه اول قرن سيزدهم هجري بود.
ميرزا ابوالقاسم فراهاني، فرزند سيدالوزراء ميرزا عيسي، معروف به ميرزا بزرگ از سادات حسيني و از مردم هزاره فراهان از توابع اراك بود. در سال 1193 هجري قمري به دنيا آمد و زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جواني به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران كارهاي پدر را انجام مي داد. سپس به تبريز نزد پدرش، كه وزير آذربايجان بود، رفت. چندي در دفتر عباس ميرزا وليعهد به نويسندگب اشتغال ورزيد و در سفرهاي جنگي با او همراه شد و پس از آنكه پدرش انزوا گزيد، پشتكاري شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامي را كه پدرش ميزرا بزرگ آغاز كرده بود، تعقيب و با كمك مستشاران فرانسوي و انگليسي سپاهيان ايران را منظم كرد و در بسياري از جنگهاي ايران و روس شركت داشت. در سال 1237 هجري قمري پدرش ميرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بين دو پسرش، ميرزا ابوالقاسم و ميرزا موسي، بر سر جانشيني پدر نزاع افتاد و حاجي ميرزا آقاسي به حمايت ميرزا موسي برخاست، ولي اقدامات او به نتيجه نرسيد و سرانجام ميزرا ابوالقاسم به امر فتحعلي شاه به جانشيني پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب سيدالوزراء و قائم مقام يافت و به وزارت نايب السلطنه وليعهد ايران رسيد و از همين تاريخ بود كه اختلاف حاجي ميزرا آقاسي و قائم مقام و همچنين اختلاف «بزيمكي (خودي)» و «اوزگه (بيگانه)» به وجود آمد. قائم مقام كه ذاتاً مردي بينا و مغرور بود با بعضي از كارهاي وليعهد مخالفت مي كرد، پس از يكسال وزارت در اثر تفقين بدخواهان به اتهام دوستي با روسها از كار بركنار شد و سه سال در تبريز به بيكاري گذراند. اما پس از سه سال معزولي و خانه نشيني، در سال 1241 هجري قمري دوباره به پيشكاري آذربايجان و وزارت نايب السلطنه منصوب شد.در سال 1242 هجري قمري فتحعلي شاه به آذربايجان رفت و مجلسي از رجال و اعيان و روحانيون و سرداران و سران ايلات و عشاير ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريباً عقيده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام برخلاف عقيده همه با مقايسه نيروي مالي و نظامي طرفين، اظهار داشت كه ناچار بايد با روسها از در صلح درآمد. اين نظر، كه صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه اي در مجلس انداخت و جمعي بر وي تاختند و او را به داشتن روابط نهايي با روسها متهم كردند. پس دوباره از كار بركنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شكست ايران انجاميد، تا در ماه ربيع الثاني سال (1243 هجري قمري) برابر با (نوامبر 1827 ميلادي) قواي روس به فرماندهي گراف پاسكوويچ تا تبريز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجويي كرد و با دستورهاي لازم و اختيار نامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود. ميرزا ابوالقاسم در كار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان كرد و در ضمن معاهده، تزار را حامي خانواده عباس ميزرا ساخت و پادشاهي را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر كرد. عهد نامه تركمنچاي در پنجم شعبان (1243 هجري قمري) برابر (21 فوريه 1828 ميلادي) به خط قائم مقام تنظيم و امضاء شد و قائم مقام كه خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و دوباره آن توضيحات لازم داد و شش كرور تومان غرامت را كه مطابق عهد نامه بايستي به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پشتكاري آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت كرد. در اوايل سال 1249 هجري قمري نايب السلطنه براي رفع فتنه ياغيان افغاني عازم هرات شد و قائم مقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا كه بيماري سل داشت، در مشهد بستري شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مأمور فتح هرات كرد، هرات در محاصره بود كه عباس ميرزا درگذشت و قائم مقام، كه جنگ را صلاح نمي دانست، با ياري محمد خان افغاني عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر سال (1250 هجري قمري) به تهران وارد شد و در همان ماه جشن وليعهدي او به جاي پدر برپا شد و وليعهدي ايران به فرمانروايي آذربايجان و قائم مقام به وزارت او عازم تبريز شدند.چندي نگذشت كه فتحعلي شاه در (جمادي الآخر سال (1250 هجري قمري) در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمدشاه قصد عزيمت به پايتخت را كرد. قائم مفام جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه...
:: موضوعات مرتبط:
علوم سیاسی ,
,
:: برچسبها:
فایل ,
دانلود فایل ,
قائم مقام فراهانی ,
محمد شاه ,
,